مهارتی انسانی به نام گفتگو
یکی از مهارتهای ارتباطی به ویژه در میان همسران، گفتگوست.
"گفتگو" فرآیندی دوسویه است یعنی صرفاًبا گفتن یکی به دیگری ،این فرآیند شکل نمیگیرد بلکه "گفت" و" گو" است یعنی هردوطرف باید گوینده و شنونده باشند. در این فرآیند دوسویه ،"گوش کردن" ،نقش مهمی در شکل گیری یک ارتباط انسانی دارد.بسیاری از همسران ،سخن میگویند اما این سخن گفتن بیش از آنکه فرآیندی دوسویه باشد مانند یک خیابان یکطرفه است که هر دو میخواهند در دو جهت مخالف از آن عبور کنند و بدیهی است در چنین حالتی یا تصادف میکنند یا هردو از حرکت باز میایستند و نه خود عبور میکنند و نه به دیگری اجازهی عبور میدهند.این همان حالتی است که همسران پس از یک یا چند ارتباط گفتاری نامناسب،یا به مشاجره و دعوا میرسند ویا ترجیح میدهند اصلاً با هم حرف نزنند و این یک شکل از طلاق عاطفی است که همسران به ظاهر کنار هم زندگی میکنند اما با هم ارتباطی سالم و عاطفی ندارند.
برای دست یافتن به مهارت سالم و اثرگذاری به نام گفتگو ،هردوطرف باید بیش و پیش از اقدام برای گفتن،به مهارت شنیدن و گوش کردن برسند.اگر دو طرف گفتگو مثل یک زن و شوهر،به جای اشتیاقِِِِ ِ گفتن،مشتاق شنیدن باشند،نخستین ثمرهی آن نشان دادن علاقه و احترام خود به طرف مقابل خواهد بود .
برای اطمینان از دستیابی به هنر شنیدن،بهترین شیوه، تمرین پرسشگری و بازگویی شنیدههاست یعنی هنگام گفتگوی دو همسر،گوینده از شنیدههای شنونده ،پرسش نماید. هنگامی که شنونده از شنیدههایش به گوینده میگوید دو فایدهی گرانقدر در پی خواهد داشت:
نخست این که با بازگویی شنیدهها ،نشان میدهد که به سخنان گوینده گوش میداده است زیرا گاهی اوقات به دلیل عدم تمرکز ،به گوینده نگاه میکنیم اما تمامی یا بخشی از سخنان او را نمیشنویم.
فایدهی دوم این که علاوه بر شنیدن صدای گوینده آیا معنا و مفهوم پیام او را درک کردهایم؟در اغلب مشاجرات زوج ها ،آنها دچار سوءبرداشت شده اند و بر اساس همین عدم فهم دقیق پیام با هم به مجادلههای توهینآمیز ادامه میدهند.پس میتوانیم در جریان گفتگو،به عنوان شنونده ،پیامهای شنیده شدهی خود را به گوینده اعلام کنیم و در صورتی این پیامهای دریافتی را درست بدانیم که گوینده،آنها را تایید نماید،در چنین حالتی ،از مشاجره و قهرهای محبت سوز و ویرانگر پیشگیری نمودهایم.